نتایج جستجو برای عبارت :

فازشون چی بود؟

پسر، من هرچیزی رو بتونم درک کنم، این دورهمیای عید و صله‌رحم و اینا رو نمیتونم درک کنم و اصولاً آخه فازشون چیه که هی بیخودی مهمونی می‌گیرن؟:|بابا من اصن دلم براتون تنگ نشده:|بذارین یکم بگذره از آخرین باری که دیدیمتون:|پ.ن1: اگه طوفان و زلزله و اینا بشه و قرار باشه از کل فامیل یه‌نفرو انتخاب کنم، پدربزرگ مادریم رو انتخاب میکنم. انقدر این بشر دوست‌داشتنیه و رک و بی‌تعارف صحبت میکنه. پیرمرد گوگولی:))) حالا فعلاً که بین این مزخرفا گیر افتادم:|
دو تا همکلاسی داشتم خیلی درس میخوندن ولی درس خوندن احمقانه
مثلا یه سری یکیشون جزوه تایپ کرده بود برلی بچه های کلاس اونجاهایی رو هم که استاد گفته بود نخونید رو هم نوشته بود
یا قرار بود کنفرانس بدن،کنفرانسی که نهایت وقتش بیست دقیقه بود،بعد بیست دقیقه استاد به یکیشون گفت تمومش کنید دیگه که اون یکی گفت استاد یه ساعت هم من باید کنفرانس بدم
توی این ایامی که ادم ِهم روحیه کم پیدا میشه برای صحبت , و یه جورایی تو رو لال میکنن اینقدر که حرف زدن باهاشون عواقب داره که تو کاملا خواسته و الگوریتمیک سکوت رو انتخاب میکنی,  تصمیم گرفتم بیام اینجا بنویسم .از ترس اینکه نکنه حرف زدن یادم بره !!!
اینایی هست این روزا که کرونا اومده میگن سعی کنید رابطه هاتون رو حفظ کنین و از اینجور حرفا... اینا فازشون چیه؟
اگر از قبل از کرونا ارتباطی نبوده باشه چی؟  اگر هم کلام و هم روحیه نبوده باشه چی؟ چی رو حفظ کن
واسه محرم امسال فارغ از تمام عقیده هام برنامه ریخته بودم..
حتی دعا میکردم #ش حال معنویش بیشتر شه و اینا..
ولی خودمم حال معنویم چندان زیاد نیست..
این مدت ک نبودم یکم هنگ بودم یه مدل اتفاقات افتاد ک من رو گنگ کرد..
از تیک های عزیز یک سری فامیل.. و من وارفتم ک اینا فازشون چیه حقیقت؟
بابا شما الان سر خونه زندگیتونید.. بچه دارید!  جرا آنقدر دوست دارید حرص بدید منو اخه چیکار کردم اخه من شما خواهرا رو  :/
و من واکنشم فقط یه بی محلی و همین..
از نظر در مورد رشت
سلام علیکم. حال همگی خوبه؟
بعضی پسرها هستن مدام توی پست های اینستاگرام شون شعرهای عاشقانه مینویسن، انگاری مثلا منتظر کسی هستن یا کسی رو میخواستن نشده یا حسرت کسی رو میخورن یا به کسی نتونستن برسن یا یه عشقی رو از دست دادن. خلاصه یه جورایی عاشقانه و چشم انتظاری و حسرت و این چیزها. به نظرتون این ها فازشون چیه؟
دخترها که همجنس های خودم هستند رو میشناسم. معمولا طوری شون نیست و عادت دارن به شعر و شعر عاشقانه و این ها. ولی از آقایون واسم عجیبه. از طرف
 
عروس بزرگه رو به همگی : 
حتی من همین الانش هم خواستگار داشتم !! 
عروس وسطی : منم منم اینقدر خواستگار داشتم و الانم دارم !!
عروس کوچکه : منم داشتم ولی نه الان ! تا قبل ازدواج خواستگار داشتم الان دیگه خواستگار ندارم و خوشحالم من باب این ! 
برادران گرامی همه سکوت نموده و به این حرفا فقط گوش نموده !
من تو اتاق بودم و تو دلم گفتم : مثلا که چی این حرفا الان چه معنا دارد ؟ الان شما هر کدومتون شوهر دارین جلوی شوهراتون اینا رو میگین میخواین چی رو ثابت کنید
خب راستش از وقتی که اومدم رشت یعنی از آخر شهریور تا الان که یه هفته از آذر میگذره ..تازه یه کم جا افتادم ..دست و دلم به نوشتن نمی رفت ..پشیمون بودم که چرا یک سال دیگه نخوندم و پشت کنکور نموندم..الان اما بهتر شدم ..از خود دانشگاه خیلی دل خوشی ندارم..یعنی درس ها از سختیشون بگذریم چون کلی چیز جدید یاد گرفتم ،برام حتی لذت بخش هستند..اما چیزی که آزارم میده راستش همکلاسی های مسخره ای هستند که من اصلا فازشون رو نمیفهمم..برن ب درک همشون..دلم برای روانپزشک و
خب راستش از وقتی که اومدم رشت یعنی از آخر شهریور تا الان که یه هفته از آذر میگذره ..تازه یه کم جا افتادم ..دست و دلم به نوشتن نمی رفت ..پشیمون بودم که چرا یک سال دیگه نخوندم و پشت کنکور نموندم..الان اما بهتر شدم ..از خود دانشگاه خیلی دل خوشی ندارم..یعنی درس ها از سختیشون بگذریم چون کلی چیز جدید یاد گرفتم ،برام حتی لذت بخش هستند..اما چیزی که آزارم میده راستش همکلاسی های مسخره ای هستند که من اصلا فازشون رو نمیفهمم..برن ب درک همشون..دلم برای روانپزشک و
سلام
یه سری آقایون این مدلی هستند؛
توی مدتی که باهاشون در ارتباط هستی سرد برخورد میکنن و معمولی ولی وقتی ازشون دور هستی و ارتباطت قطع میشه یا کم میشه میخوان که باهاشون باشی.
وقتی محترم و بامحبت حرف میزنی خودشون رو محکم میگیرن، ولی وقتی جدی حرف میزنی و احساس خاصی نشون نمیدی و کلا معمولی حرف میزنی از لحن محبت آمیز بیشتر استفاده میکنن.
وقتی میخوای به دیدن شون بری ناز میکنن که نیستن یا وقت ندارن. وقتی نمیخوای بری یا نمیشه یا نمیتونی به طرز التماس
من از طرف جامعه ی لاغرای ایران میگم : آقا ما لاغرا خیلی مظلومیمنامردا معلوم نیست فازشون چیه یه بار بهمون میگن کراکی یه بار میگن باربی:/بابا لامصبا این چه وضعشه آخه از کجا اومدین شما؟از اون طرفم که بستن تپلا خیلی مهربوننبابا یه جور میگید اونا مهربونن انگار ما قاتلیم:/باز اونا بخوان یه حرکت خشن بزنن جونشو دارن ، ما تهش میتونیم فحش بدیم فرار کنیمدر واقع بزن در رومون قویه ولی تپلا بزنن دیگه یا باید بزنن یا کتکه رو بخورنیه باگی که ما لاغرا یا شاید
اثرات قرنطینه میتونه خیلی دوست داشتنی باشه مثل کراش زدن روی یه کشیش! نمیدونم چرا انقدر احساس خوب ازش گرفتم؛ اگه مسیحی بودم و خارجی بودم و خونمون نزدیک کلیساشون بود به خاطرش هر یکشنبه میرفتم کلیسا :) قربون حرف زدنش و آرامشش و قضاوتگر نبودنش برم :) اون قسمتی که داشت تو چنل یوتیوب Jolly به موزیک ویدیو everything I wanted از بیلی آیلیش عزیز react میداد نزدیک بود به خاطر حرفاش قلبم وایسه، اینکه ازش پرسیدن آیا درسته هر کی خودکشی کنه میره جهنم و گفت نه سورپرایزم
من از طرف جامعه ی لاغرای ایران میگم : آقا ما لاغرا خیلی مظلومیمنامردا معلوم نیست فازشون چیه یه بار بهمون میگن کراکی یه بار میگن باربی:/بابا لامصبا این چه وضعشه آخه از کجا اومدین شما؟از اون طرفم که بستن تپلا خیلی مهربوننبابا یه جور میگید اونا مهربونن انگار ما قاتلیم:/باز اونا بخوان یه حرکت خشن بزنن جونشو دارن ، ما تهش میتونیم فحش بدیم فرار کنیمدر واقع بزن در رومون قویه ولی تپلا بزنن دیگه یا باید بزنن یا کتکه رو بخورنیه باگی که ما لاغرا یا شاید
دیشب عروسی دعوت بودیم و خیلی بهمون خوش گذشت.
یک ساعت قبل از رفتن،با خونسردی نشستم موهامو صاف کردم،لاک زدم.یه لباس صورتی خیلی خوشگل و خوش رنگ پوشیدم،یه آرایش خیلی خیلی کم و محوی کردم (چون از قیافه و چهره خودم واقعا خوشم میاد و حیفم میاد نچرال بیوتیمو با آرایش خراب کنم،خودشیفته هم خودتونید)یه گل سر خیلی قشنگ زدم به موهام و تمام...
اونوقت ملت(چند تا از خانومهای فامیل)از ساعت پنج عصر رفته بودن آرایشگاه،تا ساعت نه شب.برای دو سه ساعت مراسم،چهار ساع
راسته میگن اگر به فکر کسی نباشی اما خوابشو ببینی یعنی اون تو فکرته؟؟؟
از لحاظ درس دارم خوب پیش میرم تقریبا ولی اینکه روز ب روز ناامید تر میشم نسبت ب اینکه قبول بشم رو درک نمیکنم :(
خیلی میترسم ... خیلی  زیاد ... خیلی خیلی خیلی زیاد ...
تهران برف میاد .... زنگ زده بهم میگه فاطمههه اگه بدونی اینجا چه خبره بفهمی  بدون اینکه اینبار من بیام دنبالت خودت میای:/ بیشعوره :(
برام هی فیلم میگیره میفرسته میگه جام کنارش خالیه:/
اصا چرا نباید سرکار باشه الان !! و ب جا
۱. اینترنت خونه تموم شده بود. چند قسمت از انیمی "توکیو غول" مونده بود.از " حمله به تایتان" جذاب تر نیست ولی خب بهتر از هیچه.  گوکل باز کردم که یه شارژ اینترنتی بخرم. مامان داشت حرف می زد و من سرم تو گوشی. نمی دونم از کدوم خاله خان باجی داشت حرف می زد. اصلا نمی شنیدم. می خواستم به جای ۲ تومن، ده تومن بگیرم و به گزینه یک ۱۰۰۰۰۰۰ ریال به عنوان ۱۰۰۰۰۰ریال نگاه کردم و شد آنچه نباید می شد. صد هزار تومن ناقابل شارژ خریدم. پیامکش که برام اومد هی پشت سر هم صفرا
1.عمه ی پانم استوری بلند بالایی گذاشته که مفهوم کلیش تهدید کردن معلماییه که بخشنامه های"نژادپرستامه" و ضدترک دولت ایران پیروی میکننه:))
فازش چیه واقعا:|
واقعا یکی با رسم شکل باید به مردم یاد بده ترک گرایی هم اندازه ضد ترک بودن نژاد پرستانه است:| 
و خب کلا این عمه ام مصداق خیلی خوبیه واسه تایید مسخره بودن مرزا:| واقعا الان مثلا این خراب شده ای که سه ماه و نیم دیگه توش زندونیم چه فرقث میکنه اسم کشورش ایران باشه یا آزربایجان:|
بیشتر از هر وقت دیگه ای
من و همسر چند سال پیش مدت خیلی کوتاهی رفته بودیم یکی از کشورای اروپایی. روزای آخری که اونجا بودیم یکی از دوستای خانوادگیمون دعوتمون کردن به شهر خودشون. یه شهر زیبایی بود به اسم بلونیا. رفتن ما به اون شهر خیلی اتفاقی مصادف شده بود با یه همایش بین المللی منطق و فلسفه علم. خیلی هم میگفتن این همایش در سطح جهان خفنه و فلاسفه بزرگ دنیا حضور دارن و فلانه و بهمانه. خلاصه ما با رانت دوستامون یه روز رفتیم و تو یه کارگاه یه روزه در حاشیه کنفرانس شرکت کردی
سلام
یکی از اولین چیزایی که اینجا توجهمو به خودش جلب کرد این بود که چقدر ورزش نقش مهمی تو زندگی این کانادایی ها داره و چقدر جوون هاشون رو فرم هستن.
 
این شد که یه مدتی خودمم ورزش رو سنگین شروع کردم و اتفاقا خیلی هم دوران خوبی بود. چون با حساب کتاب غذا میخوردم و ورزشای سنگین میکردم. منی که بیست و خورده ای سال بود به هیچ ورزشی عملا دست نزده بودم و همیشه ضعف بدنی رو آویزون خودم داشتم، خیلی حال میکردم که میدیدم هنوزم برای درست کردن شرایط بدنم وقت هس
امروز دو تا عکس از من تو مراسم سخنرانی دکتر جلیلی تو دانشگاه شهید بهشتی از طرف یکی از خبرگزاری ها منتشر شده که تقریبا شبیه دو تا عکسی هست که از #اوشون خانم تو مراسم سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی و مراسم حقوق زنان تو امیرکبیر از همون خبرگزاری وجود داره
مثلا ﻏﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﺖ،(ﺍﻟ)....
پ.ن1:
چالش اصلی سخنرانی دکتر اونجا معلوم میشه که کلمه ی انتخابات (تغییر ساختار انتخابات فعلی سوال من بود) جزء کلمات پرتکرار سخنرانی دکتر تو اون بخشی که تو سای

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها